وقتی صحبت از اقتصاد و رشد اقتصادی میشود، بیشتر افرادی که با این موضوع آشنایی ندارند، اغلب ثروت و سطح زندگی استاندارد خود را تصور میکنند. اگرچه این نیز درست است، شکوفایی ملی در نتیجه یک اقتصاد رو به پیشرفتی که از نظر سیاسی به خوبی هدایت میشود، است. که قدرت خود را از مولفههای اساسی محکم میگیرد. بنیان و عامل اصلی توسعه اقتصادی، بازار کار است پس نتیجه آن تاثیر بسیار بر بازارها ازجمله فارکس است. اشتغال پایدار، اقتصاد را به صورت مارپیچ پیش میبرد و کمتر در معرض شوک قرار میدهد و به آن امکان میدهد که حتی در یک بحران مالی جهانی نیز رشد کند و سطح بالایی از استاندارد زندگی را حفظ کند.
نرخ بالای بیکاری نه تنها به معنای بیکار بودن و درآمد نداشتن است، بلکه بازاری با نیروی کار ناسالم، اقتصاد را تحت سلطه بلاتکلیفی قرار میدهد. این امر میتواند بر احساسات مصرف کننده و کاهش هزینههای مصرف کننده، که بخش عمدهای از تولید ناخالص داخلی یک کشور GDP را تشکیل میدهد، منعکس شود. به همین دلیل است که به عنوان مثال، فدرال رزرو کاهش نرخ بیکاری در ایالات متحده را به عنوان یک نیاز اصلی برای هدایت کردن برنامه کاهش کمی خود تعیین کرده است، که عامل اصلی رشد در پنج سال گذشته بوده است.
تعریف و دامنه
شاخص های اساسی مربوط به بازار کار
حقوق و دستمزد غیر کشاورزی
نرخ بیکاری
دادخواست های اولیه بیکاری
سایر شاخص ها
تعریف و دامنه بازار کار
طبق تعریف، بازار کار بازار اسمی است که در آن افراد توانمند، در ازای انجام کار حقوق دریافت میکنند، کارفرمایان به دنبال کارگران به دنبال کار هستند و نرخ دستمزد تعیین میشود. برخی از دولتها حداقل دستمزد تعیین کردهاند که حقوق تمام وقت نمیتواند از آن پایینتر برود، در حالی که برخی دیگر، از معرفی چنین ابزاری خودداری میکنند.
با توجه به دامنه آنها، بازارهای کار میتوانند محلی، ملی و حتی بین المللی باشند. معمولاً کشورهایی که توافقنامه تجاری یا توافقنامه دیگری برای همکاری بین خود ندارند، سیاست ویزایی سختگیرانهای دارند که حرکت آزادانه مردم را محدود میکند و همچنین محدودیتهای بازار کار را برای خارجیها ایجاد میکند. برخلاف این، برخی از کشورها توافق نامههایی را امضا کردهاند تا جریان افراد بین آنها را کاهش دهند، بنابراین یک بازار کار بین المللی کاملاً آزاد تشکیل میدهند. بهترین مثال، اتحادیه اروپا است.
بازارهای کار از بخشهای تعاملاتی کوچکتر برای شرایط، مهارتها و مکانهای مختلف تشکیل شدهاند، دقیقاً مانند تعداد زیادی از کارمندان، که یک شرکت به آن نیاز دارد. تمام بخشهای مختلف، که بازار کار را تشکیل میدهند، به تبادل اطلاعات بین کارفرمایان و متقاضیان کار در مورد دستمزد، شرایط استخدام، اماکن و سطح رقابت بستگی دارد. اساساً بازار کار، مانند هر بازار دیگری، با تقاضا و عرضه تعریف میشود. این بدان معناست که اگر کشوری با کمبود مهندس مواجه شده باشد، و سرمایه گذاران بخش صنعت، به آن توجه زیادی نشان داده باشند، حرفه مهندسی بیشتر از حد متوسط دستمزد دریافت میکند و همچنین احتمالاً شرایط استخدام بهتری نیز خواهد داشت.
این امر ما را به انعطافپذیری بازار کار سوق میدهد، که نشان دهنده توانایی شرکت برای ایجاد تغییر در تعداد کارمندان، تعداد ساعات کار در هفته، اندازه دستمزد و تأثیر اتحادیهها است. در یک بازار کار انعطاف پذیر، شرکتها تحت مقررات کمتری قرار دارند و دستمزد با اصول خالص بازار تعریف میشود، در حالی که بازاری با انعطاف پذیری پایین تحت محدودیتهای حداقل دستمزد و شرایط اتحادیه کارگری، همراه با سایر عوامل اجتماعی است.
شاخصهای اساسی مربوط به بازار کار
با ارائه خلاصهای از اهمیت و ویژگیهای بازار کار، اکنون وقت آن است که توجه خود را به شاخصهای اساسی معطوف کنیم، که در واقع سلامت آن را اندازه گیری میکند و تغییر در شرایط کار را نشان میدهد. به طور ویژه، ما در اینجا بازتاب شاخصها بر روی تغییرات در بازار کار ایالات متحده را دنبال خواهیم کرد، که توسط وزارت کار ایالت متحده ارائه شده است.
چندین شاخص کاملاً دنبال شده وجود دارد که به سرمایه گذاران اجازه ارزیابی این که اقتصاد آمریکا در چه حد خوب است را میدهد. این اعداد همچنین توسط فدرال رزرو هنگام اجرای سیاستهای پولی خود ردیابی میشوند و به عنوان یکی از اصلیترین سنجشها برای سنجش سلامت اقتصادی تعیین شده اند. برخی از دادههای استخدام دارای بالاترین اهمیت هستند، در حالی که برخی دیگر از سطح اهمیت متوسطی برخوردار هستند. آنها به شرح زیر میباشند:
– حقوق و دستمزد غیر مزرعهای
– نرخ بیکاری
– متوسط درآمد ساعتی
– متوسط کار هفتگی
– تغییر شغل غیر مزرعهای ADP
– دادخواستهای اولیه بیکاری
حقوق و دستمزد مشاغل غیر کشاورزی
– کارگران مزرعه
– کارمندان عمومی دولت
– کارمندان سازمانهای غیر انتفاعی
– کارمندان خصوصی خانگیارقام منتشر شده اغلب بین 10000+ و تا 250000+ در زمانهایی که اقتصاد ایالات متحده به خوبی آنرا مدیریت میکند، متغیر است. علیرغم نوسانات و احتمال تجدیدنظرهای گسترده، شاخص حقوق و دستمزد غیر کشاورزی به موقعترین و جامعترین انعکاس وضعیت اقتصاد فعلی را ارائه میدهد. 80٪ از حقوق و دستمزد غیر کشاورزی برای کارگرانی است، که کل تولیدات ناخالص داخلی ایالات متحده را تولید میکنند.یک تغییر مثبت در حقوق و دستمزد غیرکشاورزی، به ویژه اگر فراتر از پیشبینیها باشد، یک پشتیبانی شدید از دلار آمریکا ایجاد میکند و همتایان خود را تحت فشار قرار میدهد. چنین حرکتی ناگهانی و بسیار تیزی را میتوان در تصویر زیر مشاهده کرد، که انتشار لیستهای حقوقی غیر کشاورزی اکتبر را ثبت کرده است.

در 8 نوامبر 2013 ، اداره کار ایالات متحده گزارش داد که کارفرمایان آمریکا، 204000 کارگر را در ماه اکتبر به لیست حقوق و دستمزد اضافه کردند، و انتظارات تحلیلگران را برای کاهش این عدد به 120000 نسبت به ماه قبل را نادیده گرفتند. همچنین در روند افزوده شدن به تمایلات صعودی، ارقام سپتامبر با یک تجدید نظر رو به رشد، به میزان 163000 که در ابتدا 148000 تخمین زده شده بود، رسید.
نرخ بیکاری و تاثیر آن بر بازار
نرخ بیکاری دومین شاخص اشتغال مورد انتظار است که در گزارش وضعیت اشتغال منتشر شده است. این رقم نشان دهنده درصد نیروهای کار واجد شرایطی است که بیکار هستند، اما به طور فعال در جستجوی کار میباشند. که این به صورت ماهانه محاسبه میشود. این شاخص دارای اهمیت بالایی است و باعث نوسانات گستردهای در بازارهای مالی میشود.
شخصی که در زمره شاغلان یا بیکاران طبقهبندی نشده است از این آمار مستثنی است. اگر فردی در همه دستههای زیر قرار گیرد، بیکار محسوب میشود:
– در یک هفتهی گذشته بیکار بوده باشد.
– بدن توانایی داشته باشد.
– حداقل برای مدت چهار هفته در جستجوی کار بوده باشد، که این جستجو در هفتهای که تحقیق انجام میشود پایان یابد. افرادی که از کار بیکار شدهاند و در انتظار استخدام مجدد هستند نیز بیکار محسوب میشوند.
نرخ بیکاری بالا، چیزی است که هر دولت سعی در جلوگیری از آن دارد. زیرا منجر به کاهش هزینههای مصرف کننده میشود که حدود 70٪ از تولید ناخالص داخلی آمریکا GDP را تشکیل میدهد. نرخ بیکاری بالا به این معنی است که افراد بیشتری بیکار هستند و درآمد ندارند، و همچنین مستقیماً بر هزینههای مصرف کننده تأثیر میگذارد، و همچنین یک بازار کار ناسالم منجر به کاهش اعتماد به نفس مصرف کننده میشود، که حتی افراد شاغل فعال را تحت تأثیر قرار میدهد.
اگرچه نرخ بالای بیکاری برای رشد اقتصاد ویرانگر است، اما باید از بیکاری بسیار پایین نیز اجتناب کرد، زیرا تورم را افزایش میدهد و باعث افزایش حقوق میشود و به طور بالقوه باعث داغ شدن بیش از حد اقتصاد میشود. نرخ بیکاری در حدود 4-6% به عنوان نرخ سالم در نظر گرفته میشود. با این گفته میتوان نتیجه گرفت که تورم و بیکاری رابطه معکوسی دارند، همانطور که در منحنی فیلیپس شرح داده شده است.
متوسط کار هفتگی
متوسط درآمد ساعتی
تغییر شغل غیر کشاورزی ADP
دادخواستهای اولیه بیکاری
دادخواستهای اولیه بیکاری، تعداد افرادی را که برای اولین بار در طول هفته گذشته تقاضای دریافت مزایای بیکاری کردهاند را منعکس میکند. کاهش دادخواستهای بیکاری به این معنی است که افراد کمتری در دوره پیگیری شده شغل خود را از دست دادهاند، که نشان دهنده تقویت بازار کار است و بالعکس.
این شاخص حرکات کوتاه مدت بسیار قوی پس از انتشار را تحریک میکند، به ویژه هنگامی که از پیشبینیهای تحلیلگران فراتر رفته یا حتی آنها را سردرگم میکند. تصویر زیر دقیقاً چنین رویدادی را ثبت کرده است.

تصویر بالا گزارشی از وزارت کار ایالات متحده در تاریخ 27 نوامبر 2013 را نشان میدهد، که مشخص میکند دادخواستهای اولیه بیکاری در هفت روز تا 23 نوامبر به 316000 نفر کاهش یافته است. نه تنها سقوط کردند، بلکه همچنین پیشبینی تحلیلگران برای جهش به رقم 330000، که در دورهی قبلی 326000 بود، نادیده گرفت.
اگر نگاهی به تقویم اقتصادی 27 نوامبر بیندازید، میبینید که اعداد اولیه دادخواستهای بیکاری همزمان با انتشار سفارشات کالاهای بادوام اکتبر است، شاخصی که دارای وضعیتی در بازار است و وضعیت بدتری نسبت به آن چه که انتظار میرفت داشت. با این حال، در این مورد، به نظر میرسد برنامههای کمک به بیکاری اولیه بیش از دادههای صنعتی بوده است، همانطور که از تقویت دلار آمریکا میتوانید این نتیجه را بگیرید.اگرچه توسط برخی از تحلیلگران، دادخواستهای اولیه بیکاری به عنوان شاخص نوسانات متوسط در نظر گرفته میشوند، اما با ارائه اطلاعات داخل ماه در مورد وضعیت بازار کار از نزدیک تحت نظارت قرار میگیرند. با این حال، یک هفته زمان بسیار کوتاهی است، به این معنی که اغلب نوسانات زیادی دیده میشود. اقتصاددانان از شاخص متوسط چهار هفتهای دادخواست بیکاری اولیه برای رفع نوسانات هفته به هفته استفاده میکنند.یکی دیگر از معیارهای بازار کار، دادخواستهای به اصطلاح ادامه دار بیکاری است که با این وجود شاخصی برای نوسانات کمتر است و چندان تاثیری در بازار ندارد. دادخواستهای ادامه دار بیکاری، تعداد افراد بیکار را نشان میدهد که واجد شرایط مزایای بیمه بیکاری هستند و قبلا برای مدتی از رسیدگیهای بیکاری برخوردار شدهاند.